جدول جو
جدول جو

معنی ده رحمان - جستجوی لغت در جدول جو

ده رحمان
(دِهْ رَ)
دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در 5هزارگزی جنوب خاوری ده دوست محمد. سکنۀ آن 144 تن. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ)
دهی است از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد که در 39 هزارگزی شمال باختر فریمان واقع شده. دامنه ومعتدل است و 70 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات و چغندر، شغل اهالی زراعت و قالیچه بافی وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(چَ رَ)
دهی از دهستان صفائیه بخش هندیجان شهرستان خرم آباد که در 2 هزارگزی شمال خاوری هندیجان بر سر راه اتومبیل رو هندیجان به ده ملا در حاشیۀ خاوری رود زهره واقع است. دشت وگرمسیر است و 150 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه زهره. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت و حشم داری و راهش در تابستان اتومبیل رو است. ساکنان این آبادی از طایفۀ افشار میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ رَ مَ)
دهی است از دهستان ریلمۀ بخش حومه شهرستان خرم آباد. واقع در 12هزارگزی باختر خرم آباد. دارای 240 تن سکنه است. آب آن از چشمه ها تأمین می شود. ساکنین از طایفه حسنوندند و زمستان قشلاق می روند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ سَ)
دهی است از دهستان سربند پایین بخش سربند شهرستان اراک. واقع در 36هزارگزی جنوب آستانه. دارای 706 تن سکنه است. آب آن از قنات تأمین می شود. از ایستگاه فوزیه اتومبیل می توان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ زَ)
دهی است از دهستان سربند پایین بخش سربند شهرستان اراک در 32هزارگزی جنوب باختری آستانه. دارای 135 تن سکنه است. آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا